هفته پیش آقای رئیسی، رئیس جمهور کشورمان فهرست اعضای پیشنهادی برای تصدی پست های وزارتی را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد.
پایگاه رهنما:
هفته پیش آقای رئیسی، رئیس جمهور کشورمان فهرست اعضای پیشنهادی برای تصدی پستهای وزارتی را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. ۱۹ نفری که قرار است در صورت کسب رأی اعتماد از سوی نمایندگان، کابینه دولت سیزدهم را تشکیل دهند و وزارتخانههای تحت مدیریت خود را هدایت کنند. درباره این کابینه و مسائل پیرامونی آن توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد؛
کابینه همانطور که از نام آن پیداست یک مجموعه بوده و یک شخصیت واحد دارد. هر کدام از وزرا به تنهایی ممکن است تواناییها و یا ضعفهای مشخصی داشته باشند، اما وقتی در کنار یکدیگر قرار میگیرند و کابینه را تشکیل میدهند، ماجرا متفاوت خواهد بود و صرفاً نمیتوان آنها را با تواناییها و ضعف هایشان سنجید. اینجا پای عنصری به نام هماهنگی و هم افزایی به میان میآید. ممکن است شما با ۱۹ وزیر خیلی قوی و متخصص سروکار داشته باشید، اما کابینه تان ضعیف باشد. چرا؟ چون این ۱۹ وزیر هماهنگی و هم افزایی لازم را با هم ندارند. بسیاری از امور به نحوی است که بیش از یک وزارتخانه درگیر آن هستند و اگر هماهنگی ضعیف باشد، کار پیش نخواهد رفت. با این توصیف باید گفت: کابینه سیزدهم بیش از هر چیز نیازمند هماهنگی و همکاری است. چیزی که در دولت تدبیر و امید چندان دیده نمیشد و در بزنگاههای مختلف اثرات منفی خود را بروز داد.
علی رغم آنکه تنها چند روز از معرفی کابینه گذشته، اما عدهای نقد آن را آغاز کرده اند. درباره این نقدها چند نکته را باید مد نظر قرار داد. نکته اول آنکه نباید همه نقدها را به یک چوب راند. باید آنها را تفکیک کرد و نقدهای دلسوزانه و مفید را مورد توجه قرار داد و نقدهای سیاسی که دنبال اهداف جناحی هستند و رسیدن به منافع خود را نشانه رفته اند، کنار گذاشت. نکته دیگر اینکه از نقدهای جناحی و فاقد نگاه کارشناسی که بگذریم، دلسوزان و دغدغهمندان باید توجه داشته باشند که رئیس جمهور مانند سرمربی تیم است. او باید اختیار انتخاب بازیکنان تیم خود را داشته باشد و نباید نگاه خود را به او تحمیل کرد. سرمربی، تیم خود را بر اساس راهبردی که در ذهن دارد میچیند و بدون شک هیچکس غیر از یک مربی دغدغه قوی بودن تیم خود و موفقیت آن را ندارد.
نگاهی به اعضای کابینه پیشنهادی دولت سیزدهم نشان میدهد آنها بطور کلی دو ویژگی کلی و نسبی دارند. نخست آنکه اغلب چهرههایی به نسبت جدید و از این منظر جوان در سطح وزارت هستند و نکته دوم نیز اغلب آنها چهرههایی سیاسی به معنای مصطلح آن نیستند. این دو ویژگی میتواند مثبت تلقی شده و به کارایی بهتر و بیشتر کابینه کمک کند. کشور امروز با مشکلاتی جدی و پیچیده روبه روست. مردم نیز بشدت از کشمکشهای سیاسی خسته اند. در چنین شرایطی، چینش کابینهای با این مختصات هوشمندانه است. البته کابینه و در رأس آن رئیس جمهور باید مراقب باشند که از بیرون دولت، با تحریک و اقدامات سیاسی، دولت از ریل خدمت و حل مشکلات منحرف نشود.
نکته پایانی اینکه همه باید به این کابینه کمک کنند. البته کمک برای هر فرد و مجموعهای میتواند نوع و شکل خاص خود را داشته باشد. روشن است که جنس کمک اهالی سیاست، اهالی رسانه، بخش خصوصی اقتصاد و از همه مهمتر مردم با یکدیگر متفاوت است. نکته مهم و اساسی در این قضیه آن است که بدانیم همه ما در یک کشتی نشسته ایم. این کشتی علاوه بر این که با مشکلات و ضعفهایی در داخل مواجه است با موجهای سهمگین و دریای طوفانی نیز روبه روست و البته تهدید و فشار دزدان دریایی بی رحم نیز جای خود را دارد. در چنین شرایطی هر موضع و اقدامی باید بر اساس منافع ملی باشد. آنان که منافع شخصی و جناحی را بر منافع ملی ترجیح میدهند همانند کسی هستند که کف کشتی را سوراخ میکند تا به این طریق ماهی بگیرد! همین قدر کوته فکر و بی مبالات.
ارسال نظرات